گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
ماهنامه موعود شماره 41
نظریۀ اختیاري بودن ظهور- 3







قسمت سوم علیرضا نودهی اشاره در قسمت دوم این مجموعه مقالات نویسنده به بیان دلایل نظریۀ اختیاري بودن ظهور پرداخت
نخستین دسته از این دلایل که مورد بررسی قرار گرفت دلایل کلامی و نقلی بود. در همین ضمن نویسنده با این استدلال که اسباب
ظهور رابطه عکس با علل غیبت دارند، به بررسی فلسفۀ غیبت امام مهدي ع و نظریههاي موجود در این زمینه پرداخت نظریههایی
که در قسمت قبل بررسی شد، عبارت بودند از: الف غیبت پناهگاهی براي حفظ جان مبارك آن حضرت است ب علت غیبت
امتحان شیعیان است در این قسمت دیگر نظریههاي مطرح شده در این زمینه بررسی میشود. ج علت غیبت بیعت نکردن با
حکومتهاي طاغوت : امام رضا(ع در این زمینه میفرماید: گویا شیعیانم را میبینم که هنگام مرگ سومین فرزندم در جستوجوي
امام خود همهجا را میگردند اما او را نمییابند. عرض کردم چرا یابن رسولالله(ص ؟ فرمود: براي اینکه امامشان غایب میشود.
عرض کردم چرا غایب میشود؟ فرمود: براي اینکه وقتی با شمشیر قیام نماید بیعت احدي بر گردنش نباشد. 1 امام زمان ع در
یا أیّها الذین آمنوا لا » نامهاي به محمد بن عثمان علّت غیبت را چنین توضیح میدهند: أمّا ما وقع من الغیبۀ فإنّ الله عزّوجلّ یقول
تسألوا عن أشیاء إن تبد لکم تسؤکم و امّا [درباره] علّت غیبت خداوند متعال میفرماید: ((نپرسید از چیزهایی که اگر براي شما
آشکار شود شما را ناراحت میکند. و در ادامه میفرماید: بر گردن همه پدران من بیعت سرکشان زمانه بود اما وقتی که من خروج
کنم بیعت هیچ ظالم سرکشی بر گردن من نیست ). 2 بعد از جریان سقیفه که خلیفۀ اول بر منبر رسول اکرم ص نشست چه اتفاقی
افتاد؟ ماجرا را از زبان حضرت سلمان ره بشنویم وقتی شب شد علی ع حضرت زهرا(س را سوار بر حماري نمود و دست دو پسرش
امام حسن ع و امام حسین ع را گرفت و هیچیک از اهل بدر از مهاجران و انصار را باقی نگذاشت مگر آن که به خانههایشان آمد و
حق خود را برایشان یادآور شد و آنان را براي یاري خویش فراخواند. ولی جز چهل و چهار نفر، کسی از آنان دعوت او را قبول
نکرد. حضرت به آنان دستور داد هنگام صبح با سرهاي تراشیده و در حالیکه اسلحه هایشان را به همراه دارند بیایند و با او بیعت
کنند که تا سر حد مرگ استوار بمانند. وقتی صبح شد جز چهار نفر کسی از آنان نزد او نیامد... امیر مؤمنان ع در شب بعد هم نزد
آنان رفت و آنان را قسم داد و آنها گفتند: صبح نزد تو میآییم ولی هیچیک از آنان غیر از ما نزد او نیامد. در شب سوم هم نزد
آنان رفت ولی غیر از ما کسی نیامد. 4 بنابراین اولین اقدام امیرالمؤمنین ع جمع آوري یاران و دعوت از آنها براي جهاد بود. اما
وقتی که یارانی نیافت جز کنارهگیري از حکومت چارهاي نبود. وقتی که حکومت وقت از امیر مؤمنان ع بیعت خواست ایشان آنقدر
تعلل کردند تا آنکه همه فهمیدند که ایشان از حکومت وقت راضی نیستند و آن حکومت را طاغوت میدانند. بالاخره ریسمان در
گردن او را به دارالخلافه بردند و بر آن حضرت ع شمشیر کشیدند تا آن حضرت بالاجبار تن به بیعت دهد. 4 لذا ایشان فرمودند:
صفحه 21 از 40
بیعت کردن من با آنها نه باطلی از آنها را حق میکند و نه موجب حقی بر آنان میشود. 5 یعنی بیعتی که اجباري و از روي اضطرار
باشد حقی براي آن حکومت ایجاد نمیکند. امیر مؤمنان ع در پرتو این بیعت اضطراري که امتیازي براي آنها نبود علاوه بر اینکه
جان خویش را نجات داد توانست به دیگر شؤون امامت بپردازد. دیگر ائمه اطهار(ع نیز در حالی که با رفتارشان طاغوت بودن
حکومتهاي عصر خود را اعلام میکردند در سایه بیعت اجباري با آنها به تبلیغ و تثبیت مذهب شیعه میپرداختند. به طوري که در
زمان امام باقر(ع و امام صادق ع اصول شیعه مدون گردید و تا زمان امام عسکري ع مذهب شیعه کاملًا تثبیت شد. اما، زمان امام
مهدي ع با زمان دیگر ائمه اطهار(ع کاملًا متفاوت بود؛ چرا که اولًا حکومت وقت به چیزي جز قتل امام ع نمیاندیشید و به بیعت
ایشان اصلًا راضی نبود چون از وعدهاي که به شیعیان داده شده بود، کاملًا مطلع بودند و میدانستند که حضرت ع مانند رسول
اکرم (ص دست به شمشیر خواهد برد. و ثانیاً، تا زمان امام زمان ع اصول مذهب شیعه کاملًا توسط ائمه اطهار(ع مدون گردیده و
فقط استنباط فروعات مانده بود که ایشان این مهم را به عهدة نواب عام یعنی علمایی که عامل به علم خود هستند، نهادند. اما به
خاطر اینکه تولد امام ع و وجود آن حضرت ع بر شیعیان اثبات شود از همان ابتداي تولّد، غیبت کلی نکردند بلکه در ابتدا با تعیین
نواب خاص غیبت صغرا داشتند و بعد غیبت کبرا شروع شد. بنابراین بعد از تدوین اصول شیعه امام ع نیازي به بیعت با حکومتهاي
طاغوتی نداشتند و بعد از رساندن دین به مردم جز اقامه دین و مبارزه با ظلم و ستم چیزي بر عهده امام ع باقی نمانده بود. و این
فقط با جهاد علیه حکومتهاي طاغوت میسر بود. لذا اگر امام ع بیعت میکردند دیگر نمیتوانستند با آن حکومتها مبارزه کنند.
بنابراین امام ع بنا به وظیفهاي که دارند؛ یعنی اقامه دین در پرتو حکومت عدل الهی با هیچ یک از حکومتهاي طاغوت بیعت
نکردند تا به محض فراهم شدن زمینهها و یاري رساندن شیعیان علیه حکومتهاي طاغوت قیام کنند. خلاصه اینکه حکومت با بیعت
اضطراري از امام ع راضی نبود و فقط به قتل آن حضرت ع میاندیشید و از طرفی دیگر بعد از تدوین اصول مذهب شیعه امام ع
نیازي به این بیعت اضطراري نداشت چرا که رسالت امام ع بعد از تثبیت و تدوین اصول شیعه چیزي جز اقامۀ پرچم حکومت الهی
نبود و این رسالت نمیتوانست با بیعت اختیاري با حکومت طاغوت انجام گیرد؛ چون در این صورت نمیتوانست علیه آن حکومتها
قیام کند. بنابراین بیعت نکردن با حکومتهاي طاغوت علّت اولیه براي غیبت نیست بلکه علت ثانویه است یعنی امام ع بنا به رسالتی
که داشتند نمیتوانستند با حکومتهاي طاغوت بیعت کنند و این بعیت نکردن حتماً منجر به قتل امام ع میشد. پس علت اولیه غیبت
همان حفظ جان مبارکشان میباشد. نکته آخر که ذکر آن لازم است دقت در روایت دوم این بخش است امام ع قبل از اینکه به
نپرسید از چیزهایی که اگر براي شما آشکار شود شما را » : فلسفۀ غیبت بپردازند اشاره به آیهاي از قرآن کریم کردند که میفرماید
6 حال آن علت چه چیز بوده است که موجب ناراحتی شیعیان میشود؟ اگر فرض کنیم آن علت از جانب خداوند « ناراحت میکند
متعال یا امام معصوم ع بوده است که در این صورت ناراحتی شیعیان معقول نیست پس باید علت چیزي باشد که به قصور و تقصیر
شیعیان برگردد و آن علت جز ترس از جان مبارکشان به خاطر قلّت یاران و کم همّتی آنها چیز دیگري نیست ج غیبت ادامه تقیه
تقیه 7 به معناي خاص عبارت از کتمان و پوشاندن عقیدة مذهبی است و به مفهوم عام آن کتمان هرگونه فکر، عقیده طرح و » است
اهم و مهم است این قانون میگوید بر سر دوراهی و تعارض دو » برنامه است که این معنا مورد نظر ماست تقیه شاخهاي از قانون
هدف آن را که از اهمیت کمتري برخوردار است رها کن تا به هدف أهمّ دست پیدا کنی یعنی چشم پوشی از مهم براي رسیدن به
أهم تقیه یک تاکتیک است براي حملهاي گستردهتر و رسیدن به هدفی والاتر نه اینکه تقیه ترس و ضعف و زبونی باشد. البته
منافقان همواره تقیه را براي توجیه اعمال خود، دستاویز قرار دادهاند. امامصادق ع فرمودند: به خدا سوگند اگر شما را براي یاري ما
بخوانند، میگویید این کار را انجام نمیدهیم چرا که در حال تقیه هستیم و تقیه از پدران و مادرانتان در نظر شما محبوبتر است
هر گاه قائم ما قیام کند، به خدا سوگند بدون نیاز به سؤال مجازات منافقان را دربارة شما اجرا خواهد کرد. 8 ولی به هر حال در
بعضی از شرایط به خاطر اصلاح دین و جامعه تقیه واجب میشود. امام حسن ع میفرمایند: تقیهاي که حال امتی با آن اصلاح پذیرد
صفحه 22 از 40
انجام دهنده آن پاداشی به قدر همه آن امت دارد. اما اگر در چنین موردي ترك تقیه گوید و امتی به هلاکت افتد شریک جرم
هلاکت کننده خواهد بود. 9 با نگاهی اجمالی به زندگی پیامبر اکرم (ص و ائمه اطهار(ع به موارد تقیه بهتر پی میبریم از بدو
رسالت تاکنون گویی فقط یک معصوم انجام رسالت کرده است ولی در شرایط مختلف تصمیمهاي متفاوتی گرفته است هر اقدامی
از طرف معصوم در راستاي تبلیغ حفظ و اقامه دین است ولی انجام این مهم با اقداماتی متفاوت بلکه به ظاهر متعارض صورت
گرفته است غیبت امام عصر(ع نیز تقیّهاي تاکتیکی براي حملهاي گستردهتر که همان تشکیل حکومت جهانی و اقامه دین در تمام
جوانب آن است میباشد. براي روشن شدن این مطلب به اختصار به بعضی از موارد تقیه و اقدامات سیاسی معصومین ع میپردازیم
10 پیامبر اکرم (ص بعد از بعثت تا مدت سه سال مخفیانه انجام رسالت کردند تا کفار قریش اسلام را در نطفه خفه نکنند. مدتی
بعد از دعوت علنی هجرت و فرار از مکه بهسوي مدینه را در دستور کار خود و مؤمنین قرار دادند و این نیز تاکتیکی بود براي
تشکیل حکومت اسلامی که به فتح مکه منجر گردید. امیر مؤمنان ع بعد از جریان سقیفه در حالی که شمشیر بالاي سرشان بود: به
بیعت اضطراري با خلیفه وقت تن داد و این نیز یک تقیه تاکتیکی بود که خون خود و اسلام را حفظ کردند و بعد از تشکیل
حکومت اسلامی در مدت پنج سال بسیاري از منافقان را کشتند و چیزي نمانده بود که درخت نفاق از ریشه خشک شود که شربت
شهادت نوشیدند. امام حسن ع بعد از امیرالمؤمنین ع مردم را به جهاد علیه نفاق دعوت کردند ولی مردم از هر طرف فریاد زدند:
البقیه البقیه 11 یعنی ما زندگی میخواهیم ما میخواهیم زنده بمانیم .. امام ع در ضمن پاسخ سؤالی که چرا دست از جنگ »
کشیدید فرمودند: سوگند به خدا اگر با معاویه جنگ میکردم مردم مرا به او تسلیم میکردند. 12 امام حسن ع گرچه بنا به قانون
تقیه با ام الفساد قرن صلح کردند ولی با این صلح توانستند چهره کریه و سیاه بنی امیه را به مردم بنمایانند؛ چرا که با این صلح گرد
و غبار هیاهوي نفاق نشست و چهره ظلم و نفاق هویدا شد. امام حسین ع در عمر معاویه دست به قیامی نزد ولی صراحتاً با پیشنهاد
ولیعهدي یزید که مخالف صلحنامه بود به مبارزه برخاستند. معاویه براي بیعت گرفتن براي یزید از مردم مدینه طی سخنانی به
تمجید و توصیف یزید پرداخت امام حسین ع در همان جمع پرده تقیه را دریده فرمودند: تو یزید را چنان توصیف کردي که گویا
شخصی را میخواهی معرفی کنی که زندگی او بر مردم پوشیده است و یا از غایبی خبر میدهی که مردم او را ندیدهاند! و یا در
این مورد فقط تو علم و اطلاع به دست آوردهاي نه یزید آنچنانکه باید خود را نشان داده و باطن خود را آشکار ساخته است یزید
را آنچنانکه هست معرفی کن یزید جوان سگباز و کبوترباز و بوالهوسی است که عمرش با ساز و آواز و خوشگذرانی سپري
میشود. 13 یزید نه تنها ظاهرالفسق بود بلکه علناً رسالت و نبوت را انکار میکرد، فسق و فجور ظاهري یزید و نابخردي او بهترین
فرصت بود تا انحرافی که در حکومت اسلامی از زمان سقیفه ایجاد شده بود، براي مردم روشن شود. از زمان پیامبر اکرم (ص به
بعد حکومت اسلامی در هالهاي از نفاق و ریا و ظاهرسازي ادامه پیدا کرد و به قدري بهنام اسلام و خلیفه مسلمین بدعتها زیاد شده
بود که احتمال نابودي اسلام میرفت یعنی مرز بین حق و باطل کمرنگ و رو به محو شدن بود. لذا امام حسین ع براي حفظ اسلام
جهاد کرد. البته اقدام ایشان از رنگ خون و از سنخ مظلومیت تمام بود. مظلومیتی که دل هر خفتهاي را بهدرد میآورد. مظلومیت
امام ع و اهل بیت ایشان در جریان کربلا، خطوط بین حق و باطل و معیارهاي اسلام را چنان برجسته کرد که اسلام بیمه شد. لذا در
آن زمان تقیه و بیعت با یزید حرام بود؛ چرا که باعث نابودي اسلام میشد و با نابودي اسلام و عقیده جان چون تکه گوشتی
بیارزش بود. واقعه عاشورا ولایت ائمه اطهار(ع را زنده کرد. امام حسین ع قبل از حرکت عاشورا در جمع تابعین و صحابه این نکته
را تذکر داده فرمودند: سخنان مرا بشنوید و گفتار مرا بنویسید. وقتی که به شهرها و میان قبائل خود برگشتید، با افراد مورد اعتماد و
اطمینان در میان بگذارید و آنان را به رهبري ما دعوت کنید؛ زیرا میترسم این موضوع به دست فراموشی سپرده شود و حق نابود و
مغلوب گردد. 14 هدف دیگري که به تیر عاشورا نشست نابودي سلسله حکومت بنی امیه بوده لذا بعد از عاشورا قیامهاي متعددي
علیه بنی امیه صورت گرفت و سرانجام این سلسله شوم بهدست عباسیان که خود را منتسب به ائمه اطهار(ع میکردند، برچیده شد.
صفحه 23 از 40
امام زین العابدین ع به تبلیغ عاشورا پرداختند. محیط امام ع آکنده از رعب و وحشت بود. لذا ایشان از طریق دعا معارف و بعضی از
نکات سیاسی را به مردم میفهماندند. امام زین العابدین ع در غالب دعا فرمودند: چه بسا دشمنی که شمشیر عداوتش را بر ضد من
آخته دم تیغش را براي ضربه زدن بر من تیز کرده و سر نیزهاش را به قصد جان من تیز ساخته است زهرهاي جانکاهش را براي کام
من در جام فرو ریخته و مرا آماج تیرهاي خویش قرار داده و چشم مراقبتش براي کنترل من نخفته است و مصمم است که به من
حرّه رخ داد. این فاجعه از » گزند برساند و تلخانه مرارت خود را به من بنوشاند! خدا... . 15 در زمان حضرت زین العابدین ع فاجعه
آنجا شروع شد که بعضی از بزرگان مدینه به دیدار یزید رفتند و او را در حال شرابخواري و سگبازي دیدند. بعد از بازگشت
دست به شورش زدند و حاکم مدینه را از شهر بیرون کردند، لشکریان یزید شورشیان را شکست دادند و مردم مدینه را قتل عام و
شهر را غارت کردند. آنها در این واقعه جنایاتی مرتکب شدند که قلم از بیان آن شرم دارد. اما در این میان بیت امام زینالعابدین ع
در امان بود لذا 400 نفر زن با خانواده خود به بیت امام ع پناهنده شدند و آن حضرت خون خود و شیعیان را براي اسلام حفظ
کردند. علت کنارهگیري امام ع از این قیام این بود: که اولًا، آنها ولایت امام ع را قبول نداشتند و ثانیاً، قیام در آن سطح با وجود آن
شرایط اختناق نتیجهاي در بر نداشت لذا این مورد از موارد وجوب تقیه بود. امام باقر(ع با توجه به جو اختناقی که حکومت وقت
ایجاد کرده بود به فعالیتهاي علمی و فرهنگی بسنده کردند و این فعالیتها در زمان امام صادق ع به اوج خود رسید؛ چرا که حکومت
بنی امیه با عباسیان درگیر بود و این فرصت مناسبی بود تا اصول مذهب شیعه تدوین شود. در این زمان عباسیان که میدیدند باد
افکار عمومی به سمت تنفر از امویان و محبوبیت ائمه اطهار(ع میوزد قیام خود را منتسب به ائمه اطهار(ع میکردند. لذا مهمترین
فعالیت سیاسی ائمه در دوران عباسیان این بود که صراحتاً عباسیان را از خود طرد میکردند و حکومت آنها را بدون هیچ تقیهاي
طاغوت میدانستند؛ چرا که اگر تقیه میکردند دوباره حکومت طاغوت بهنام اسلام بدعتهایی میگذاشت که به محو اسلام
میانجامید و دوباره به عاشورایی دیگر احتیاج بود. ائمه اطهار(ع ضمن خنثی کردن توطئه عباسیان به شیعیان سفارش میکردند که
در خانه بنشینند و در قیام عباسیان شرکت نکنند. لذا اکثر احادیث نهی از قیام قبل از ظهور در این زمان وارد شده است امام صادق
ع از قیام افرادي همچون زید حمایت میکرد و فرمود: واي به حال کسی که نداي او را بشنود و به یاري او نشتابد. 16 ولی نامۀ
دعوت به قیام از طرف عباسیان را سوزانده در جواب پیک عباسیان فرمودند: جوابش همین بود که دیدي 17 طولی نکشید که
چهره نفاق از روي عباسیان کنار رفت و آنها ظلم و ستم خود را نشان دادند به طوري که تنها یکی از فرماندهان آنها براي استقرار
حکومتشان ششصد هزار تن را بازجویی شکنجه و به قتل رساند. 19 امام کاظم ع به حفظ و ادامه فعالیتهاي علمی پرداختند. ایشان
گرچه به خاطر نبودن یاران کافی بنا به قانون تقیه قیام نمیکردند، ولی در معرفی حکومت عباسیان به عنوان حکومت طاغوت و
نفی انتساب حکومت عباسیان به اسلام هیچ تقیهاي نمیکردند. بنی عباس از نسل عموي پیامبر اسلام ص ، عباس بن عبدالمطلب
بودند، هارون نیز آشکارا روي انتساب خود به مقام رسالت تکیه نموده و در هر فرصتی آن را مطرح میکرد. او روزي در مدینه در
میان انبوه جمعیت خطاب به پیامبر اکرم (ص گفت درود بر تو اي پیامبر خدا! درود بر تو اي پسر عمو. با این گفته به مردم فهماند
که خلیفه پسر عموي پیامبر است در این مقام امام صادق ع که در جمع حاضر بودند نزدیک قبر پیامبر رفته با صداي بلند فرمود:
درود بر تو اي پیامبر خدا! درود بر تو اي پدر. 20 هارون از این سخن سخت ناراحت شد بهطوري که رنگ صورتش تغییر یافت
مأمون امام رضا(ع را به طوس فرا خواند و به ایشان پیشنهاد ولیعهدي داد تا با این نقشه هم خود را مرید ائمه اطهار (ع نشان دهد و
از مرکب افکار عمومی سواري بگیرد و هم امام ع را از نزدیک زیر نظر داشته باشد. امام ع چند ماه مقاومت کردند تا اینکه مأمون
آن حضرت ع را در قبول ولیعهدي تهدید کرد و گفت به خدا قسم اگر از قبول پیشنهاد ولایتعهدي خودداري کنی تو را به جبر
وادار به این کار میکنم و چنانچه باز هم تمکین نکردي به قتل میرسانم 20 امام رضا(ع که مجبور به تقیه و قبول این پیشنهاد
بودند و از طرفی میخواستند که اقدامات حکومت منتسب به ایشان نباشد فرمودند: من به این شرط ولایتعهدي تو را میپذیرم که
صفحه 24 از 40
هرگز در امور ملک و مملکت مصدر امري نباشم و در هیچ یک از امور دستگاه خلافت همچون عزل و نصب حکام و قضا و فتوا،
دخالتی نداشته باشم 21 امام با این شرط ولایتعهدي را در عمل نپذیرفتند. و توطئه عباسیان در انتساب حکومتشان به ائمه اطهار (ع
را خنثی کردند. و از طرفی هم تقیه کردند و فقط اسم ولایتعهدي را پذیرفتند و خون خود را حفظ کردند. از زمان امام جواد(ع به
بعد اختناق حکومت بسیار شدید شد و ائمه اطهار(ع در سنین پایین به شهادت میرسیدند. مأمون امام جواد(ع را به مرکز حکومتش
. 2.همان ج 52 ، ص 92 ، حدیث 7 . در بغداد فرا خواند ودخترش ام ا ?پینوشتها : 1.محمدباقر مجلسی بحارالانوار، ج 51 ، ص 152
4.ر.ك . 3.سلیم بن قیس هلالی اسرار آل محمد(ع ، ترجمه اسماعیل انصاري زنجانی خویی انتشارات دلیل ما، چاپ دوم ص 160
مقاله تقیه ، مجله مکتب اسلام سال » 7.ر.ك ناصر مکارم شیرازي . 6.سوره مائده 5)، آیه 101 . 5.همان ص 294 . همان ص 182
، 8.شیخ حر عاملی تفصیل وسائل الشیعۀ قم مؤسسۀ الالبیت لاحیاء التراث ابواب الامر والنهی باب 31 ، ص 234 . هجدهم شماره 6 و 7
10 .براي توضیح بیشتر ر.ك مهدي پیشوائی سیرة پیشوایان 11 .ابن اثیر، الکامل فی التاریخ بیروت دار . 9.همان ج 16 ، ص 222 . ح 2
13 .ابن قتیبه دینوري الامامۀ و السیاسۀ مکتبه مصطفی البابی المجلسی ج 1، ص . 12 .بحارالانوار، ج 46 ، ص 20 . صادر، ج 3، ص 406
15 .صحیفه سجادیه ترجمه صدر بلاغی تهران حسینیه ارشاد، معاصی . 14 .طبرسی الاحتجاج نجف المطبعۀ المرتضویه ص 161 .186
17 .مسعودي مروج الذهب . 16 .شیخ صدوق عیون أخبار الرضا، بیروت موسسه الاعلمی للمطبوعات ج 1، ص 225 . 49 ، ص 610
19 .شیخ مفید، الارشاد، قم . 18 .ابن کثیر، البدایه و النهایه بیروت مکتبه المعارف ج 10 ، ص 72 . بیروت دارالاندس ج 3، ص 253
21 .شیخ مفید، الارشاد، قم . 20 .شیخ صدوق علل الشرایع قم منشورات مکتبه الطباطبائی ج 1، ص 226 . مکتبه بصیرتی ص 298
. 23 .بحارالانوار، ج 50 ، ص 185 . 22 .اربلی کشف الغمۀ تبریز، مکتبه بنی هاشمی ج 3، ص 175 . منشورات مکتبه بصیرتی ص 310
. 24 .مسعودي إثبات الوصیۀ الطبعۀ الرابعۀ نجف المکتبه الحیدریه ص 243
پژوهشی دربارة زیارتهاي جامعه
سیدکاظم طباطبایی اشاره در میان زیارتنامههاي مأثور، زیارتهایی وجود دارد که به زیارات جامعه مشهور است این زیارتنامهها را
بدان سبب جامعه خواندهاند که متن آنها به گونهاي تنظیم و آموزش داده شده است که میتوان با خواندن یکی از آنها هر یک از
امامان ع را از دور یا نزدیک زیارت کرد. بنابراین اینگونه زیارتها ویژة امام یا مکان یا زمانی خاص نیست زیارتنامههایی که چنین
زیارت که واژهاي عربی » خصوصیتی دارد بسیار است در این مقاله برخی از این زیارتنامهها مورد بررسی قرار میگیرد. 1. درآمد
است و در فرهنگ و آیین ،« براي همدمی و مؤانست یا حاجتی به خانه یا دیدار کسی رفتن 1 » و به معناي « زار یزور » است مصدر
مسلمانان و به ویژه شیعیان رفتن به مشاهد متبرك و بقعهها 2 و نیز اذکار، اوراد و دعاهایی را که به عنوان تشرف باطنی براي
زیارت برقرار کردن ارتباط قلبی است با » زیارت گویند. بنابراین در نظر فرد مسلمان » پیامبران امامان امامزادگان و اولیا خوانند
حجت خدا، و قرار دادن خویشتن خویش است در حوزة روحانیت و فیض بخشی [پیامبر و] امام 3 . امام علی بن موسیالرضا(ع
دربارة زیارت فرموده است هر امامی را پیمانی در گردن اولیا و شیعیانش است وفاي به این پیمان وقتی تمام و کامل است که
قبرهایشان زیارت شود. پس کسی که امامان را مشتاقانه زیارت کند و به آن چه مورد خواست و رغبت آنان بوده تصدیق داشته
زیارت تجدید پیمان با حجت خدا و » باشد، امامانش در روز رستاخیز شفیع او خواهند بود 4 . در نتیجه میتوان و بلکه باید گفت
5 . زیارت آداب و ترتیبی دارد « استوار گرداندن رشتۀ مودت و اطاعت مأموم نسبت به امام است که پیشواي فکري و علمی میباشد
که از جملۀ آن آداب خواندن زیارتنامهها و دعاها و بر زبان راندن اذکار مخصوصی است که از ائمه ع بر جاي مانده است عالمان
امامیه این زیارتنامهها و دعاها را با عین الفاظ وتعبیرات امامان در مجموعۀ متون حدیث یا در مؤلفاتی مستقل زیر عنوان المزار یا
2. زیارتهاي جامعه و وجه تسمیۀ آنها در میان زیارتنامههاي مأثور، زیارتهایی . کتاب المزار یا الزیارات ثبت و ضبط کردهاند 6
صفحه 25 از 40
جامعه خواندهاند که متن آنها به گونهاي تنظیم و » زیارات جامعه مشهور است این زیارتنامهها را بدان سبب » وجود دارد که به
آموزش داده شده است که میتوان با خواندن یکی از آنها هر یک از امامان ع را از دور یا نزدیک زیارت کرد. بنابراین اینگونه
زیارتها ویژة امام یا مکان یا زمانی خاص نیست 7 . زیارتنامههایی که چنین خصوصیتی دارد بسیار است برخی از مؤلفان کتب ادعیه
و زیارات فقط به آوردن یکی از این زیارتها اهتمام نشان دادهاند 8 . اما برخی دیگر، چند فقره از آنها را در کتابهاي خویش به
صدوق دو فقره 9 سید محسن امین چهار فقره 10 محدث قمی پنج فقره 11 و » ودیعت نهادهاند. چنانکه ابنبابویه قمی ملقب به
باب الزیارات الجامعه به تعداد پیشوایان معصوم ع چهارده فقره 12 ، از این زیارتها را نقل کرده است » مولی محمدباقر مجلسی در
مجلسی پس از نقل آن زیارتها گوشزد میکند که زیارتهاي جامعۀ دیگري هم هست که به سبب موثق نبودن یا تکراري بودن
مضامین از آوردن آنها چشم پوشیدیم 13 در اینجا مناسب است با کمال ایجاز و با همان ترتیبی که مجلسی دوم در بحارالانوار
جامعۀ صغیره » جامعۀ کبیره ، زیارت » آورده است به توصیف این زیارتها بپردازیم 2 1. زیارت اول که آن را در برابر زیارت
مینامند، زیارتی است که امام رضا(ع آن را در پاسخ پرسش کسانی که دربارة چگونگی زیارت امام ابوالحسن موسی بن جعفر(ع
پرسیده بودند به شیعیان آموخت و فرمود: در مسجدهاي پیرامون آرامگاه نماز گزارید و مجزي است در همه جا، یعنی در زیارت
هر یک از ائمه بگویید: السلام علی أولیاء الله و أصفیائه السلام علی أمناء الله و أحبّائه .. . این زیارت کوتاه با اسنادهاي زیر نقل شده
است الف ابنبابویه از ابنولید از صفار از علی بن حسان از امام رضا(ع 14 . ب ابن قولویه از محمد بن حسین مت جوهري از
ابوجعفر محمد بن احمد اشعري قمی از هارون بن مسلم از علی بن حسان از امام رضا(ع 15 . ج کلینی از محمد بن یحیی از اشعري
زیارت جامعۀ کبیره » 2 2. زیارت دوم داراي متنی بلند و همان است که به . از هارون بن مسلم از علی بن حسان از امام رضا(ع 16
شهرت دارد این زیارت از امام هادي ع نقل شده است صدوق از دقّاق و سنانی و ورّاق و مکتّب و آنان جملگی از محمد بن ابی
عبدالله کوفی و ابوالحسین اسدي و آن دو به نوبۀ خود از محمد بن اسماعیل برمکی از موسی بن عمران (یا عبدالله) 17 نخعی
حدیث کردهاند که گفت به علی بن محمد(ع گفتم اي زادة رسول خدا، به من سخنی بلیغ و کامل بیاموز تا وقتی خواستم یکی از
شما را زیارت کنم آن را بر زبان رانم پس آن امام فرمود: چون به درگاه روضه رسیدي بایست و در حالتی که باید با غسل باشی
شهادتین بگو. آنگاه چون داخل قبه شدي و قبر را دیدي بایست و سی مرتبه الله اکبر بگو. پس از آن با سکینه (آرامش دل 18 و
وقار (آرامش تن 19 و با گامهاي کوتاه و آهسته اندکی پیش برو. بعد بایست و سی مرتبۀ [دیگر] الله اکبر بگو. پس از آن به قبر
20 .«.. السلام علیکم یا أهل بیت النبوة و موضع الرسالۀ » نزدیک شو و چهل مرتبه الله اکبر بگو تا صد مرتبه کامل شود. آنگاه بگو
گویا سبب این تکبیرهاي بسیار آن باشد که زایران از تعبیرات و مضامین امثال این زیارت به غلو گرفتار نشوند یا از بزرگی حق
جامعۀ کبیره در الفاظ اختلافاتی » 2 3. زیارت سوم این زیارت با زیارت منحرف نشوند. 21 « توحید » غافل نمانند و از اصل استوار
دارد و از آن مبسوطتر است و معلوم نیست از زبان کدام یک از امامان ع نقل شده است 22 مجلسی دوم دربارة این زیارت گوید:
کتاب عتیق نامیدم مبسوطتر و با اختلافاتی در الفاظ » چون من این زیارت را در اصلی مصحح و کهن که آن را در آغاز کتاب خود
4. زیارت چهارم ، این زیارتنامه که نسبتاً کوتاه است از زبان امام صادق ع براي -2 آن دیدم دوست دارم آن را نقل کنم . 23
زیارت امام حسین ع و دیگر امامان نقل شده است سند این زیارت چنین است ابن قولویه از پدرش و گروهی از استادانش به واسطۀ
محمد عطار و نیز ابن قولویه از محمد بن حسین بن متّ جوهري و آنان جملگی از اشعري از علی بن حسان از عروة بن اسحاق ابن
کسی که آن را ذکر کرده از امام ابی عبدالله [امام صادق (ع)] حدیث کردهاند که گفت هرگاه به نزدیک » اخی شعیب عقرقوفی از
السلام علیک من » قبر حسین بن علی ع آمدي این جملات را که در کنار آرامگاه هر امام دیگري نیز مجزي است میتوانی بگویی
24 . گفتنی است که در سند این زیارت دو اشکال به چشم میخورد: یکی اینکه عروه «.. الله، السلام علی محمد أمینالله علی رسله
بن اسحاق امامی اما ناشناخته است 25 دیگر اینکه راوي زیارت از امام صادق ع نامش در سلسلۀ سند مذکور نیست و در نتیجه
صفحه 26 از 40
مرسل است 2 5. زیارت پنجم زیارتنامهاي بلند است که سید بن طاووس و مؤلف المزار الکبیر روایت کرده و » اسناد زیارت
. گفتهاند: این زیارت از ائمه ع روایت شده است ولی معین نکردهاند کدام یک از امامان ع آن را به شیعیان خود تعلیم دادهاند 26
است « امینالله » آغاز این زیارت چنین است السلام علیکم ائمۀ المؤمنین و سادة المتقین .. . 2 6. زیارت ششم همان زیارت معروف
ابن طاووس با اسانیدي چند از جابرجعفی از امام باقر(ع روایت کرده است که پدرم علی بن الحسین ع به سوي مشهد امیرالمؤمنین
بنا به نقل ابن طاووس امام باقر(ع .«.. السلام علیک یا أمینالله فی أرضه » ع رفت و در کنار آرامگاه ایستاد. آنگاه گریست و گفت
فرموده است هر کس از شیعیان ما این زیارت را در کنار آرامگاه امیر مؤمنان ع یا یکی از ائمه بخواند، آن را در نامهاي از نور بالا
برند و مهر محمد(ص بر آن زنند و آن را محفوظ دارند تا به قائم تسلیم کنند تا سرانجام با بشارت و تحیت و کرامت صاحبش را
ملاقات کند. 27 این روایت حاکی است که هم امیرالمؤمنین ع و هم دیگر امامان ع را با این زیارتنامه میتوان زیارت کرد. پس این
زیارت هم از زیارتهاي مطلق و هم از زیارتهاي مخصوص روز غدیر 28 و هم از زیارتهاي جامعه است 29 دربارة اهمیت این
زیارت مجلسی دوم گفته است این زیارت از نظر متن و سند بهترین زیارتهاست پس شایسته است مؤمنان در همۀ روضات مقدس
2 7. زیارت هفتم ، ابن طاووس گوید: این زیارت از ابوالحسن ثالث [امام هادي (ع)] ائمه بر آن مواظبت و اهتمام داشته باشند. 30
بسمالله و » روایت شده است در آغاز اذن ورود میگیري سپس پاي راست را مقدم بر پاي چپ گذاشته داخل میشوي و میگویی
31 . مجلسی پس از نقل این زیارت اظهار داشته است به نظر میرسد آنچه سید ذکر کرده روایتی واحد «... بالله و علی ملّۀ رسولالله
2 8. زیارت هشتم ابن طاووس این زیارت را ذکر کرده و [و یکپارچه] نیست بلکه او روایتها را با هم جمع و تألیف کرده است . 32
این از سخنان امام رضا(ع است . به گمان مجلسی دوم او این زیارت را از خبري که عبدالعزیز بن مسلم دربارة فضل و » گفته است
صفات امام از زبان امام رضا(ع روایت کرده فراهم ساخته و سامان داده است ولی چندان که باید از عهدة تألیف آن برنیامده است
السلام علی القائمین مقام » : 33 ابن طاووس گوید: چون خواستی که یکی از امامان را زیارت کنی در برابر ضریح او بایست و بگو
2 9. زیارت نهم این زیارتنامه را هم ابنطاووس در کتاب مصباح الزائر آورده و گفته است . 34 «... الانبیاء، الوارثین علوم الاصفیاء
36 مجلسی پس از نقل متن این . «.. أللّهمّ انی أسألک یا رافع السموات المبنیّات » در برابر ضریح امام مزور 35 میایستی و میگویی
زیارت اظهار میدارد: شاید این زیارتنامه از مؤلفات وي [ابن طاووس] یا امثال وي باشد. همچنان که ساختار و نظام آن بر چنین
2 10 . زیارت دهم شیخ طوسی از طریق ابن عیاش گوید: خیر بن عبدالله از مولاي خود ابوالقاسم احتمالی گواهی میدهد. 37
حسین بن روح برایم حدیث کرد که گفت هر یک از مشاهد را که در ماه رجب در کنارش باشی زیارت کن چون داخل شدي
ألحمدلله الذي أشهدنا مشهد أولیائه فی رجب و أوجب علینا فی حقّهم ما قد وجب . 38 گفتنی است که این زیارت همان » : بگو
11 . زیارت -2 زیارت پنجم جامعه آورده است 40 » زیارت رجبیّه شهرت دارد. 39 محدث قمی نیز آن را زیر عنوان » است که به
زیارت مصافقه 41 یاد کرده است مینویسد: در نسخهاي کهن از مؤلّفات عالمان » یازدهم مجلسی دوم که از این زیارت به عنوان
تنی چند روایت کردهاند که زیارت سروران ما(ع در حقیقت تجدید پیمان و » امامی مطلبی یافتم که عین عبارت آن چین است
جئتک یا » : میثاق مأخوذي است که بر گردن بندگان است راه و روش زیارت این است که زایر به هنگام زیارت امامان ع بگوید
در پایان گوید: آنگاه دو رکعت نماز زیارت به جاي میآوري و باز میگردي اگر چنین کنی . «.. مولاي زائراً لک و مسلّماً علیک
زیارت به سان عهد و میثاق تازه باشد. آنگاه مجلسی گوید: برخی از متأخران این زیارتنامه را عیناً از شیخ مفید نقل کردهاند. 42
2 12 . زیارت دوازدهم مجلسی گوید: این زیارتی است که آن را در همان کتاب مذکور دیدم گمان میرود که این از مؤلفات
عالمان و غیر منقول از ائمه باشد. این زیارت چنین آغاز میشود: السلام علی کافّۀ الانبیاء والمرسلین ألسلام علی حجج الله علی
2 13 . زیارت سیزدهم این زیارت نیز از همان کتاب کهن پیشگفته مأخوذ است آغاز این زیارت چنین است ألسلام العالمین .. . 43
2 14 . زیارت چهاردهم این یکی نیز از همان نسخۀ کهن پیشگفته منقول است در . علیکم یا سادة المؤمنین و أئمّۀ المتّقین .. 44
صفحه 27 از 40
.3 45 . «... ألسّلام علیکم یا محالّ معرفۀالله، السلام علیکم یا مساکن برکۀالله » آن کتاب گوید: اذن دخول میگیري و میگویی
نسبت این زیارتها با یکدیگر از رهگذر مقایسۀ متن این زیارتنامهها با یکدیگر به روشنی میتوان دریافت که نسبت بیشتر این
عموم و خصوص من وجه است بدین معنا که در عین اشتراك در پارهاي از مواضع و فقرات در مواضعی دیگر با هم » زیارتها با هم
اختلاف دارند. 4. داوري مجلسی دوم دربارة این زیارتها مجلسی پس از نقل زیارتهایی که در سطور بالا توصیف شد، بیآنکه
دلیل یا دلایل خود را بیان کند، در مقام ارزیابی و داوري دربارة آنها میگوید: در این کتاب به عدد معصومین ع چهارده زیارت
جامعه آوردم ولی برترین و موثقترین آنها دومی [یعنی زیارت موسوم به جامعه کبیره] است و پس از آن به ترتیب زیارت اول
[یعنی زیارت جامعه صغیره] ، چهارم پنجم ششم [یعنی زیارت امین الله] ، هفتم دهم و سوم است 46
امیرالمؤمنین ع دارندة سنتهاي انبیاي پیشین ع
سخنرانی آیتالله العظمی وحید خراسانی ترجمه حسین رضاییفرد مهم این است که قلبمان را متوجه مظلومیت شخصی کنیم که
مظلومتر از ایشان در طول تاریخ بشریت وجود نداشته و وجود هم نخواهد داشت در سیزدهم ماه رجب) مولودي در خانه کعبه پا بر
عرصۀ هستی نهاد، که زبانها و قلمهاي بسیاري همواره پیرامون ایشان داد سخن دادهاند؛ لیکن هر آنچه گفته یا نوشته شده و یا گفته
و نوشته خواهد شد، نسبت به مقام رفیع ایشان همچون نسبت میان بال مگس به عقاب بلندپرواز است و این سخنی است که نه در
لایدرك ولایوصف است یعنی نه درك شده و نه قابل » مقام خطابه بلکه با برهان قابل اثبات است ما میدانیم که خداوند تعالی
اسم اعظم نهفته است نیز برتر از وصف و ادراك افهام بشر است و تنها » توصیف است بلکه حتی بندة مخلوقش که در او سرّ
راسخین در علماند که این مسأله را میفهمند و فقط آنان هستند که میدانند چرا امیرالمؤمنین ع فوق وصف و ادراك بشر است در
کتاب بصائر الدرجات ، (صفحه 134 ) آمده است عن أبی جعفر(ع قال کانت فی علیّ سنّۀ ألف نبی در حضرت علی ع سنت هزار
اصحاب اجماع جزء راویان این حدیث شریف » پیامبر وجود دارد. سند این روایت در بالاترین مرتبه اعتبار قرار دارد و برخی از
میباشند. و اما متن روایت مشتمل بر جملهاي است که حتی به کمال رسیدگان در خرد و معرفت را به تحیر و شگفتی واداشته است
این حدیث شریف میخواهد این نکته را به ما بفهماند که فهم و شناخت امیرالمؤمنین ع متوقف بر شناخت نبوت است اما نه فقط
فهم نبوت بلکه متوقف بر فهم و شناخت هزار نبی است که یکی از آن هزار نبی حضرت آدم ع و یکی از آنها ابراهیم خلیل الرحمن
ع و یکی از ایشان موسی بن عمران ع و یکی از آن هزار نبی عیسی بن مریم و بقیه پیامبران اولیالعزم ع است و به عبارتی حضرت
علی ع عصارة این هزار پیامبر است با این اوصاف چگونه میتوان از ایشان سخن گفت و یا مطلبی نوشت ما قادر به درك مقام
نبوت به معناي مطلق و عام آن هم نیستیم چرا که نبی موجودي است که داراي دو جنبه است جنبۀ ملکوتی و جنبه بشري جنبۀ
ملکوتی نبی در ارتباط با حق است که با آن وحی الهی را دریافت میکند و جنبۀ بشري او در ارتباط با خلق است که با آن به تبلیغ
وحی میپردازد. و با این دو جنبه نبی نبی میشود؛ لذا چگونه درك جنبۀ الهی نبی براي امثال ما که غرق در جنبه بشري هستیم با
این پایه از علم و معرفتی که داریم میسر میشود؟! البته کسانی که خیال میکنند، مقام نبی را فهمیده و شناختهاند، در واقع این
ادعایشان دلیل بر عدم شناخت و فهم نبوت است چرا که اگر اندکی در مورد این موضوع و حکمت نبوت تعمق کنیم به راحتی
متوجه میشویم که قضیه بسیار فراتر از فهم و درك ماست همۀ اینها مربوط به فهم پایینترین مراتب نبوت بود، تا چه رسد به
مراتب عالی نبوت بنابراین چارهاي نیست جز اینکه اعتراف کنیم که نه تنها ما بلکه تمامی انسانها از اولین تا آخرین قادر به درك
حتی مقامی شبیه به مقام نبوت نیز نیستند؛ چرا که نبوت حقیقتی از عالم ملکوت و دور از دسترس ما که جدا از آن عالم و غرق در
عالم ملک هستیم میباشد. ما چگونه میتوانیم بفهمیم که معناي اتصال شخص به ملکوت چیست نبی انسانی از این نوع است که
خداوند متعال دربارهاش میفرماید: و کذلک نري إبراهیم ملکوت السموات والارض و لیکون من الموقنین 1 و اینگونه ملکوت
صفحه 28 از 40
آسمانها و زمین را به ابراهیم نمایاندیم تا از جملۀ یقینکنندگان باشد. و حقیقت اتصال نبی به عالم ملکوت مقولۀ متفاوتی است که
از اولین درجات ارتباط شروع و به اعلی درجات ارتباط ختم میگردد! و چگونه است ابتداي آن و وسط آن و انتهاي آن ! در
حالیکه ما حتی از ادراك پایینترین درجات ارتباط نبی با ملکوت عاجزیم چگونه قادر به درك درجات متوسط این ارتباط
میباشیم تا چه رسد به درجات عالی آن که نقطه نهایت قوس صعود و نزول است نقطهاي که هرم وجود از آن آغاز گشته و کمال
هر موجودي به آن منتهی میشود؛ یعنی درجۀ ...ولکن رسول الله و خاتم النبیین و کان الله بکل شیء علیما. 2 ...ولی او فرستادة خدا
و خاتم پیامبران است و خدا همواره بر هر چیزي داناست حال که تا حدودي دایرة عالم نبوت با درجات مختلف از ادنی تا اعلاي
در امیرالمؤمنین ع سنت هزار نبی وجود » : آن را تصور نمودیم به بررسی معناي (سنت میپردازیم اینکه حدیث شریف میفرماید
« و علّم آدم الاسماء کلّها » یعنی چه سنت در اینجا به معناي بارزترین ویژگی و صفت هر پیامبر است مثلًا صفت علم در آدم ع « دارد
3 و صبر و تقوا در نوح ع و خلیل بودن ابراهیم ع و مناجات موسی بن عمران ع و دوري از دنیا و اشتغال به عبادت عیسی ع . این
معناي سنت هر پیامبر است با این حساب اگر عطر هزار نبی و سنتهاي آنها در یک شخص جمع شود، صاحب آن داراي چه
درجهاي خواهد بود؟ و مقام ایشان چگونه خواهد بود؟ این حدیث شریف علاوه بر اینکه از حیث سند قوي است و جاي هیچ
تردیدي در آن نیست موضوع و محتواي آن نیز براي آشنایان به مصادر اسلام اعم از شیعه و سنی واضح و روشن است و مقام
حضرت علی ع به خوبی از آن فهمیده میشود. البته روایات مشتمل بر چنین مضمونی در مصادر شیعه و سنی موجود بوده و پیامبر
اکرم ص به بیانهاي مختلفی از شباهت حضرت علی ع و عدهاي از انبیا(ع سخن گفتهاند؛ ولی فعلًا مجال بحث دربارة آنها وجود
ندارد، لذا تنها یکی از آنها را انتخاب کردهایم تا به اندازة توانتان براي احقاق حق این مظلوم تلاش و کرامت خویش را نزد
پروردگارتان حفظ کنید؛ در حالیکه بر سفره علی ع روزي میخورید و امید شفاعت حضرت را در فرداي قیامت دارید. براي فهم
این روایت شریف به نکتهاي اشاره میکنم تا اینکه در آن تأمل کنید و این حق ضایع شده را یاري کنید. چنان حق ضایع شدهاي که
تا کنون مثل آن رخ نداده و مظلومی همانند ایشان دیده نشده است سخن ابوذر (ره را ملاحظه کنید: بینما أنا ذات یوم من الایام بین
یدي رسول الله(ص إذ قام و رکع و سجد شکراً لله تعالی ثم قال یا جندب من أراد أن ینظر إلی آدم فی علمه و إلی نوح فی فهمه و
إلی إبراهیم فی خلّته و إلی موسی فی مناجاته و إلی عیسی فی سیاحته و إلی أیوب فی صبره و بلائه فلینظر إلی هذا الرجل المقبل
الذي هو کالشمس والقمر الساري والکوکب الدّرّي. أشجع الناس قلباً، و أسخی الناس کفاً، فعلی مبغضه لعنۀالله و الملائکۀ والناس
أجمعین قال فالتفت الناس ینظرون من هذالمقبل فإذا هو علی بن أبی طالب به همراه عدهاي از اصحاب در محضر پیامبر اکرم ص
نشسته بودم که پیامبر(ص جهت شکرگزاري به درگاه الهی برخاستند و به رکوع و سجود پرداختند. آنگاه فرمودند: اي ابوذر، هر
کس میخواهد علم آدم فهم نوح خلیل الرحمان بودن ابراهیم مناجات موسی زهد و عبادت عیسی و صبر و ابتلاي ایوب را مشاهده
کند پس باید به مردي که هماکنون خواهد آمد، بنگرد؛ مردي که همچون خورشید و ماه سیر کننده و ستارة درخشان است
شجاعترین انسانها و بخشندهترین آنهاست پس بر دشمنانش لعنت خدا و ملائکه و جمیع مردم باد! ابوذر میگوید: مردم منتظر
بودند که ببینند این فرد که وارد خواهد شد کیست که در این هنگام علی بن ابیطالب ع وارد گشت هنگامی که ما از رسولالله(ص
سخن نقل میکنیم باید در تکتک کلمات و حرکات و سکنات ایشان دقت و تأمل به خرج دهیم چرا که شخصی که خداوند
تعالی خود را به خاطر سیر دادن ایشان از مسجدالحرام به مسجدالاقصی تنزیه و تسبیح کرده و فرموده است سبحان الذي أسري بعبده
4 . و شناخت چنین شخصی با این مقام رفیع ممکن نیست مگر اجمالًا، همانطور که خداوند متعال اشاره کرده با سخن خویش ..
فأوحی إلی عبده ما أوحی 5 . مثل چنین فردي شایسته نیست که رفتار و گفتارش را همانند رفتار و گفتار سایر مردم تلقی کنیم زیرا
کلیه حرکات و سکنات ایشان داراي حساب و کتاب است در این روایت میفرماید: هر کس که میخواهد به آدم در عطر وجودش
که همان علم است بنگرد، و به نوح در عطر وجودش که فهم است بنگرد و به سایر انبیاي عظام ع در عالیترین صفتشان بنگرد،
صفحه 29 از 40
پس به مردي که خواهد آمد نگاه کند. و نیز این سخن پیامبر(ص جزء اعجازهاي نبوي است چرا که در واقع خداوند بود که
پیامبر(ص را به این صفات انبیاي سابق آگاه کرد و همچنین خبر داد که دارندة چنین صفاتی در راه است و خداوند امر نمود که
پیامبر(ص ، مسلمین را به مقام عظیم امیرالمؤمنین ع قبل از ورودشان آگاه کند تا اینکه مسلمین او را بزرگ دانسته و منتظر ورودش
باشند و با خود بیندیشند که این شخص ربانی که خدا و رسولش چنین او را مدح میکنند، چه کسی است و آنچه که عقول را
بیشتر گرفتار حیرت میکند افزون بر آن صفات بینظیري که حضرت علی ع را بدان توصیف نمود این جملۀ ایشان است الذي هو
کالشمس والقمر الساري والکوکب الدّرّي! و ما میدانیم که اجرام سماوي بر سه قسماند: ستارگان درخشانی که نورشان از خویش
است و قمرهاي نورانی که نورشان از ستارههاست و نجوم و حال آنکه پیامبر(ص ، امیرالمؤمنین ع را به هر سه این صفات توصیف
نمود. و این کلامی نیست که از یک عارف یا فیلسوف یا منجم صادر شده باشد تا بتوان آن را به عالم آنها حمل کنیم و همینطور
گویندة آن موسی و عیسی ع هم نیست بلکه قائل آن خاتمالانبیاء والمرسلین و عقل کل و نقطه اتصال پروردگار و جمیع
آفریدههاي ایشان است پیامبر(ص به ما میفرماید اگر میخواهید به شخصی بنگرید که حامل علم آدم فهم نوح خلیلی ابراهیم
مناجات موسی زهد و عبادت عیسی و صبر ایوب (علیهم السلام ... است پس به علی بن ابیطالب ع بنگرد و همچنین اضافه
اشجع الناس عامترین لفظ در دلالت بر » میفرماید که علی (ع) فوق خورشید درخشان و ماه تابان و ستارگان پر فروغ است کلمۀ
تفضیل است یعنی هیچکس از ایشان شجاعتر نیست مگر آنکه خداوند به او خبر داده که او سید خلق و خاتم انبیاء است آیا این
کلام بلیغ رسولالله(ص دلیل روشنی بر این مطلب نیست که آنچه درباره حضرت علی ع گفته و نوشته شده و یا گفته و نوشته
خواهد شد به اندازة بال مگسی در مقابل قلّۀ رفیع ربّانی است بله این سخنی است فوق شرح شارحان و تفسیر مفسران و قول قائلان
احمد بن حنبل در فضائل الصحابه (ج 2، ص 622 ) روایت کرده است که عن النبی ص أنّه قال خلقت أنا و علی بن ابی طالب من نور
واحد، قبل أن یخلق الله تعالی آدم بأربعۀ عشرة ألف عام فلم یزل فی شیء واحد، یسبح الله ذلک النور و یقدسه فلّما خلق الله تعالی
آدم أسکن ذلک النور فی صلبه إلی أن افترقنا فی صلب عبدالمطلب فجزء فی صلب عبدالله، و جزء فی صلب أبی طالب پیامبر اکرم
ص فرمود: من و علی بن ابیطالب از یک نور واحد خلق شدهایم که چهار هزار سال قبل از خلقت آدم بوده است همواره در یک
شیء واحد بوده و آن نور به تسبیح و تقدیس خدا مشغول بوده است تا آنگاه که خداوند تعالی آدم را خلق کرد، آن نور را در
صلب او قرار داد، تا اینکه در صلب عبدالمطلب از هم جدا شدیم و جزئی از آن نور در صلب عبدالله و جزء دیگر در صلب ابوطالب
قرار گرفت این روایتی بود که امام حنبلیها دربارة منقبت حضرت علی ع ذکر کرده است تعبیر چهار هزار سال که در حدیث آمده
است منظور سالهاي دنیوي نیست که از محرم شروع و به ذيالحجۀ ختم میشود، بلکه منظور سالهاي ربانی است که هر روز آن
طولانیتر از آن چیزي است که ما فکر میکنیم پس در این کلام نبوي و مقام عجیب سیدالانبیاء و سیدالاوصیاء(ص و جریان
نورشان در وجود، دقت کنید. اما منابع شیعه نیز چنین حدیثی را با اندکی اختلاف ذکر کردهاند، و شاید اختلاف عدد سالها در این
روایات ناشی از مراحل وجود آن نور قبل از قرار گرفتن در صلب آدم ع باشد. در علل الشرائع (ج 1، ص 134 ) از ابوذر(ره چنین نقل
شده است قال سمعت رسولالله(ص و هو یقول خلقت أنا و علی بن ابیطالب من نور واحد، نسبح الله یمنۀ العرش قبل أن یخلق آدم
بألفی عام فلّما أن خلق الله آدم جعل ذلک النور فی صلبه و لقد سکن الجنّۀ و نحن فی صلبه و لقد همّ بالخطیئۀ و نحن فی صلبه و
لقد رکب نوح فیالسفینۀ و نحن فی صلبه و لقد قذف ابراهیم فیالنار و نحن فی صلبه فلم یزل ینقلنا الله عزوجل من أصلاب طاهرة
إلی أرحام طاهرة حتی انتهی بنا إلی عبدالمطلب فقسمنا بنصفین فجعلنی فی صلب عبدالله و جعل علیاً فی صلب ابیطالب و جعل فیّ
النبوه والبرکۀ و جعل فی علی الفصاحۀ والفروسیّۀ و شقّ لنا اسمین من أسمائه فذو العرش محمود و أنا محمّد، والله الاعلی و هذا علی
ابوذر گفت از رسولالله(ص شنیدم که فرمودند: من و علی از یک نور واحد خلق شدهایم دو هزار سال قبل از خلقت آدم به تسبیح
خدا در جانب راست عرش مشغول بودیم پس آنگاه که خداوند، آدم را خلق نمود، آن نور را در صلب او قرار داد و آدم ساکن
صفحه 30 از 40
جنت شد در حالیکه ما در صلبش بودیم و نیز آنگاه که مرتکب خطا شد ما در صلب وي بودیم و چون نوح بر کشتی نشست ما در
صلبش بودیم و وقتی ابراهیم در آتش افکنده گشت ما در صلب وي بودیم و همواره خداوند عزوجل ما را از صلبهاي مطهر به
رحمهاي پاکیزه منتقل مینمود تا اینکه وارد صلب عبدالمطلب گشتیم و در آنجا بود که به دو نصف تقسیم شدیم مرا در صلب
عبدالله و علی را در صلب ابوطالب قرار داد و در من نبوت و برکت و در علی فصاحت و مهارت در سوارکاري قرار داد و براي ما
دو اسم از اسماء خویش مشتق نمود، پس خداوند ذوالعرش محمود و من محمد و خداي عزوجل أعلی و این علی است روایت قبلی
که از احمد بن حنبل دربارة نور پیامبر(ص و نور علی ع نقل شد میخواهند به ما انسانها این سخن خداوند تعالی را بفهمانند که
فرمود: و أنفسنا و أنفسکم 6 . همانا من و علی وجود واحدي هستیم که ابتدا و انتهاي آن واحد است و تقسیم آن نور بعد از
عبدالمطلب به خاطر سري عظیم است تا اینکه بعد از من و علی و فاطمه در حسن و حسین و ائمه معصومین ع متحد شود. و این
معناي این سخن پیامبر(ص است که فرمودند: علی خورشید و ماه و ستاره است اما کوکب فرمود؛ چرا که در علی صبر ایوب است و
ایوب کوکب است أما قمر فرمود؛ چرا که در علی شباهت موسی و عیسی و ابراهیم است و اینان همچون ماهاند. اما علی با این
وجود شمس است چرا که او از من است و من از او هستم بنابراین علی داراي خصلتهاي هر سه است شمس و قمر و کوکب
درخشان این مظلومی که دنیا همانندش را سراغ ندارد... آیا درست است طرف مقایسه فردي قرار بگیرد که چهار نفر ادعاي پدري
او را کردهاند، و باز هم معلوم نیست پدرش یکی از آن چهار نفر باشد یا غیر آنها؟ و آیا درست است که همچون علی ع پاي منبر
شخصی بنشیند که خود میگوید: همۀ مردم از من داناتر و فقیهترند حتی زنان پردهنشین و آیا مظلومتر از علی ع دیدهاید که امانت
رسول خدا(ص ؛ یعنی دخترش صدیقه طاهره را دریافت نمود، آنگاه آن امانت را در حالی تسلیم رسول خدا(ص نمود که تلخیهاي
ظلم و ستم روا داشته شده بر ایشان جسد طاهرش را آب کرده و همچون شبحی نموده بود. و بر جنازه مطهرش نماز گزارد و شبانه
او را دفن نمود و بر جنازهاش جز چند تن حاضر نبودند، سپس فرمودند: الان انهدّ رکناي 7 . الان دو ستون بدنم فرو ریخت البته
مسئولیت تکتک شماست که با تمام توان خود؛ با قلم و بیان خویش براي زدودن این پردة تاریک مظلومیت و رفع ابرها از جلوي
. جمال خورشید تلاش نمایید. پینوشتها : *برگرفته از: ألحقّ المبین فی معرفۀ المعصومین ع ، علی کورانی 1 .سوره انعام 6)، آیه 75
6 .سوره آلعمران . 5 .سوره نجم 53 )، آیه 10 . 4 .سوره اسراء( 17 )، آیه 1 . 3 .سوره بقره 2)، آیه 31 . 2 .سوره احزاب 33 )، آیه 40
؛ 7 .در مورد مصادر این حدیث از کتب شیعه میتوان به بحارالانوار، ج 93 ، ص 38 ؛ کمالالدین و تمامالنعمۀ ص 25 . 3)، آیه 61
أمالی شیخ طوسی ص 417 و از منابع سنی میتوان به بیهقی فضائل الصحابه خوارزمی المناقب اشاره کرد.
شمارش معکوس براي تخریب مسجدالاقصی
گزارش خبري شبکۀ المنار ترجمه رضا عباسپور صهیونیستهاي افراطی طی یک راهپیمایی و تجمع گسترده بر تخریب مسجدالاقصی
و برپایی جبل هیکل (معبد) سلیمان اصرار ورزیدند. چندي پیش از شبکه ألمنار (متعلق به جنبش مقاومت اسلامی حزبالله لبنان
گزارش خبري پخش شد که در آن تصاویر بسیاري از یهودیان را در حالی نشان میداد که ماکت هیکل را بر روي دستان خود
حمل میکردند شعارهایی مبنی بر تخریب مسجدالاقصی و برپایی معبد (هیکل و عقبنشینی آریل شارون از طرح و اجراي نقشۀ
خود، سرداده بودند. در این گزارش آمده بود: شارون پی در پی و به گونههاي مختلفی نقشۀ عقبنشینی از غزه را بیان کرده است
در حالی که سازمانهاي گوناگونی که متشکل از افراد و گروههاي مختلف با این نقشه مخالفند. این شبکه در حالی که تصاویري از
این تجمع را نشان میداد از فشارهایی که از طرف اصولگرایان افراطی بر آریل شارون وارد شد خبر داد: فشارهایی که از طرف
اصولگرایان افراطی بر آریل شارون وارد میشود شدت گرفته است از جملۀ آنها بالا گرفتن اعتراضات شدیداللحن است این
اعتراضات که به صورتهاي مختلف در پی تحرکاتی علیه شارون و مؤسسۀ الامنیه وارد میشود آن دو را در مضیقه و گرفتاري
صفحه 31 از 40
انداخته است بهخصوص اینکه بسیاري از گروههاي دینی حملات خود را به اماکن مقدس در قدس اشغالی با هدف شکست نقشۀ
عقبنشینی از غزه آغاز کردهاند. یهودا عتسیون از جملۀ شرکت کنندگان در این راهپیمایی که عضو هیأت امناء جبل هیکل و از
معتقدان سرسخت تخریب مسجدالاقصی است و تا بهحال چندینبار نسبت به هتک حرمت و تخریب آن مکان اقدام نموده در
مصاحبهاي میگوید: تخریب مسجد امري واجب است و باید دیر یا زود به این کار اقدام کرد. براي ملت اسراییل پاکسازي جبل
هیکل از اشغال مسلمانان امري لازم و ضروري است ران کوهن عضو پارلمان رژیم صهیونیستی میگوید: جنگ بین اسراییل و
اعراب جنگ یأجوج و مأجوج است که به سوي آن کشیده میشوند. هیچکس تردیدي ندارد که این جنگ جنگ دو مذهب است
وقتی که ششونیم میلیون اسراییلی با یک میلیون و دویست هزار مسلمان مواجه میشود، معنایش قدرتمندي صهیونیسم است با
افزایش جنبشهاي اعتراضگونه بعد از اینکه شارون صد تن از فعالان سیاسی حزب لیکود را گرد هم آورد، این حزب در جلسهاي
سلیفان شالوم وزیر خارجه اسراییل در حالی که عصبانیت در چهرهاش موج » . بر طرد، رد و عدم پذیرش حکومت لائیک تأکید کرد
میزد با صداي بلندي گفت باید هوشیار باشیم که این نوعی فریب است احتمال دارد نفوذ این حزب در حکومت منجر به تغییرات
سیاسی شود که مبنی بر آن دیگر از عقبنشینی از غزه صحبتی نخواهد شد بلکه تنها و تنها، از دولت فلسطینی و شهر قدس به عنوان
پایتخت آن سخن بهمیان خواهد آمد. شاید از برجستهترین اهداف مخالفان این نقشه کشاندن پیروان مخالفان و یهودیان که
حائط البراق در قدس اشغال شده باشد. یکی از شرکت » جمعیتشان به سه هزار و صد نفر میرسد به تجمع و سکونت در حوالی
کنندگان در این تجمع در پاسخ به سؤال از دلیل خود براي شرکت در این راهپیمایی میگوید: ما آمدهایم تا در مقابل سوءنیت
اعطاي بخشی از سرزمین موعود به کسانی که معتقدند خداوند این سرزمین را به آنان بخشیده است بایستیم و در مقابل آنان
احتجاج کنیم این راهپیمایی با ابراز مواضع مخالفان و اعتراض آنان در مورد این نقشه با ارسال طوماري با حدود یک میلیون امضاء
شیخ تیسیر التمیمی میگوید: با اینکه وزیر دفاع » به آریل شارون براي عدم اجراي این نقشه خاتمه یافت مفتی فلسطین اشغالی
اسراییل از طرح نقشههاي تروریستی که مسجدالاقصی را هدف گرفته است صحبت میکند در همین جا ما نیز تأکید میکنیم که
این نقشههاي اسراییلی به حقیقت این مسجد را مورد هدف قرار داده است به گونهاي که این امر براي هیچکس پنهان نیست تمام
این نقشهاي بسیار خطرناك است . شما » جزئیات این نقشه را براي مردم بازگو میکنیم و تمام ملت را مورد خطاب قرار میدهیم که
باید براي دفاع از مسجدالاقصی بپاخیزید، چرا که مسجدالاقصی عقیده شرافت و کرامت این ملت است عطاء الرحنا یکی از کشیشها
علاوه بر ضرورت حفاظت از مسجدالاقصی میگوید: امروزه بیشترین تأکید ما بر وحدت ملی مسلمانان و مسیحیان است چرا که
دشمنی با مسجدالاقصی و مقدسات اسلامی، دشمنی با مسیحیان است هماکنون ما یک ملت و یک امت واحده هستیم و قدس
پایتخت روحی و ملی ماست که باید از اشغال آن توسط دشمنان اسراییلی جلوگیري کنیم و تمام تلاشمان را براي نابودي دشمن
مقدسات و ملتمان انجام دهیم هواپیماهاي اسراییلی بر فراز مسجدالاقصی و جمعیت نمازگزاران به پرواز در میآیند. پر واضح است
که این نوع عملیات نشانگر سیطره و تسلط راستگرایان افراطی است که منجر به نوعی تغییر در تلاشهاي سیاسی شده است تا از
اجراي طرح سردمداران اسراییلی دربارة عقبنشینی از غزه جلوگیري کند. این زمانی براي ما جدي میشود که وزیر دفاع اسراییل
گزارشهاي موثقی برگرفته از سازمان جاسوسی دربارة نیت مغرضانۀ افراطیهاي یهود براي هتک حرمت به اماکن مقدس اسلامی و
مراکز حساس نزد فلسطینیها ارائه میکند. شلومو غانور یکی از تحلیلگران سیاسی میگوید: افکار سیاسی و نقشههاي سیاسی
مشخصی وجود دارد. همچنین حملههاي سیاسی که اسراییل را به عدم عقبنشینی از غزه و خسته نشدن از اسکان اسراییلیها اجبار
میکند. همۀ اینها به اصول و مبانی سیاسی گروههاي اصولگرا و راست مسیحی متعصبی برمیگردد که با تمام قدرتشان تلاش
میکنند تا مسیر جریانهاي سیاسی را به سوي اهداف خود تغییر داده یا جریانات سیاسی مخالف خود را با روشهاي غیر شرعی
حذف کنند. شیخ محمدحسین مدیر مسجدالاقصی میگوید: این تهدیدات واقعاً خطرناك و جدي است به گونهاي که جوانب آن
صفحه 32 از 40
براي هیچکس مخفی نیست مثل دشمنی آنها علیه مسجدالاقصی و بدتر از آن این که بحران راست مسیحیهاي اسراییل و شدت
گرفتن این قدرت علیه مقدسات اسلامی و حتی در مقابل اعراب فلسطینی نیز وجود دارد. بعد از سخنان رئیس اطلاعات اسراییل
(عاقد اختر) احتمال ترور رئیس حکومت فعلی توسط افراطیون یهود بالا گرفت پس از ترور نافرجام وي درگیري شدیدي بین
اسراییلیها و اعراب فلسطین درگرفت که در نتیجۀ آن انتفاضۀ مسجدالاقصی شدت یافت تاریخ راست مسیحی اسراییل از تهاجم و
هتک حرمت مسجدالاقصی پر شده است و تبعاتش مخرب و مبتنی بر خونریزي و عدم استفاده از عقل است تاریخ شهادت میدهد
که اینان تفوق و برتريطلبی را پیشۀ خود قرار دادهاند. عدنان الحسینی مدیر اوقاف اسلامی در فلسطین در طی یک تماس تلفنی
گفت پر واضح است که اینها از جملۀ مارقین و خوارجی هستند که وقتی نیروهاي مسلح و جدي را زیر لواي این حکومت یعنی
راست مسیحیان افراطی میبینیم مجبور میشویم تا از مسجدالاقصی بیشتر حفاظت کنیم حکومت اسراییل مفسر کارهاي این
افراطگرایان است اما باید گفت که ما آینده را خطرناك میبینیم واقعاً به مرحله خطرناکی رسیده است همانطور که گفتم هماکنون
نقشههاي بسیار خطرناکی براي ریشهکن کردن مسجدالاقصی کشیدهاند؛ که توضیح این امر وقت زیادي میخواهد. حکومت
اسراییل و انجیلیهاي افراطی با تمام تلاش نقشههایشان را پیگیري میکنند. باید زمان بگذرد تا ببینیم که چه خواهد شد.
نومحافظه

نومحافظه کاران براي غارت آمده اند
مثل دشمنی آنها علیه مسجدالاقصی و بدتر از آن این که بحران راست مسیحیهاي اسراییل و شدت گرفتن این قدرت علیه مقدسات
اسلامی و حتی در مقابل اعراب فلسطینی نیز وجود دارد. بعد از سخنان رئیس اطلاعات اسراییل (عاقد اختر) احتمال ترور رئیس
حکومت فعلی توسط افراطیون یهود بالا گرفت پس از ترور نافرجام وي درگیري شدیدي بین اسراییلیها و اعراب فلسطین درگرفت
که در نتیجۀ آن انتفاضۀ مسجدالاقصی شدت یافت تاریخ راست مسیحی اسراییل از تهاجم و هتک حرمت مسجدالاقصی پر شده
است و تبعاتش مخرب و مبتنی بر خونریزي و عدم استفاده از عقل است تاریخ شهادت میدهد که اینان تفوق و برتريطلبی را
پیشۀ خود قرار دادهاند.عدنان الحسینی مدیر اوقاف اسلامی در فلسطین در طی یک تماس تلفنی گفت پر واضح است که اینها از
جملۀ مارقین و خوارجی هستند که وقتی نیروهاي مسلح و جدي را زیر لواي این حکومت یعنی راست مسیحیان افراطی میبینیم
مجبور میشویم تا از مسجدالاقصی بیشتر حفاظت کنیم حکومت اسراییل مفسر کارهاي این افراطگرایان است اما باید گفت که ما
آینده را خطرناك میبینیم واقعاً به مرحله خطرناکی رسیده است همانطور که گفتم هماکنون نقشههاي بسیار خطرناکی براي
ریشهکن کردن مسجدالاقصی کشیدهاند؛ که توضیح این امر وقت زیادي میخواهد. حکومت اسراییل و انجیلیهاي افراطی با تمام
تلاش نقشههایشان را پیگیري میکنند. باید زمان بگذرد تا ببینیم که چه خواهد شد. اخیراً دو مقاله مهم منتشر شده است درباره
سودهاي کلان اطرافیان آقاي جرج بوش از جنجالی که از 11 سپتامبر 2001 با عنوان" جنگ با تروریسم "به راه انداختهاند. اولی در
دو چهره از » گاردین جمعه 9 مه/ 19 اردیبهشت است و دومی در ابزرور یکشنبه 11 مه/ 21 اردیبهشت. در مقاله اوّل با عنوان
مستقر در زوریخ بود که 200 میلیون ABB میخوانیم که وزیر دفاع دولت بوش در سال 2000 عصو هیئت مدیره کمپانی « رمسفلد
« محور شرارت » دلار رآکتور اتمی ب کره شمالی فروخت و همین آقا در سال 2002 کره شمالی را به عنوان تروریست و بخشی از
معرفی کرد. مقاله دوّم جالبتر است: بهنوشته گاردین، آقاي جیمز وولزي، رئیس پیشین سیا و مشاور متنفذ دولت بوش، عضو هیئت
است که میلیونها دلار از جنجال" جنگ با تروریسم "سود برده. این مؤسسه خصوصی سه ماه Paladin مدیره مؤسسه آمریکایی
بعد از حادثه 11 سپتامبر تأسیس شد تا به بررسی علل و پیامدهاي حادثه فوق بپردازد. این مؤسسه تاکنون 300 میلیون دلار پول
دریافت کرده است. دیک چنی، معاون رئیس جمهور، به کمپانی بزرگ نفتی هالیبرتون مربوط است و قبل از انتخابات سال 2000
رئیس آن بود. یکی از کمپانیهاي تابع هالیبرتون اخیرا برنده یک قرارداد 90 میلیو ن دلاري براي ترمیم چاههاي نفت عراق شد.
صفحه 33 از 40
است. و جرج Trireme ریچارد پرل، مقام متنفذ پنتاگون و از رهبران جناح جنگ طلب نومحافظه کار، شریک اصلی کمپانی
شولتز، وزیر خارجه سابق، عضو هیئت مدیره گروه بکتل است که بزرگترین پیمانکار دولت ایالات متحده بشمار میرود و قرار است
در بازسازي عراق نقش مهمی داشته باشد. شولتز ریاست کمیته آزادي عراق را به دست داشت. پیوندهاي نومحافظهکاران و اعضاي
دولت بوش با کمپانیهاي بزرگ بسیار بیش از اینهاست. باید اضافه کنم که ریچارد پرل، که یهودي است، در اواخر سال 1970
از سوي اف. بی. آي. متهم بود به جاسوسی براي دولت اسرائیل. در آن زمان پرل دستیار سناتور جکسون بود.
اتحاد نظامی بنیادگرایان مسیحی و فرقههاي یهودي در توطئهچینی براي تخریب مسجدالاقصی
گرشون سلومون 1 ، اسراییلی ستیزهجو، که مدیریت سازمانی را » ، گریس هالسل مترجم ف شفیعیسروستانی طی سه دهه اخیر
برعهده دارد که به نابودي مقدسترین زیارتگاه مسلمانان اختصاص داده شده یورشهاي مسلحانه متعدد افراطیون صهیونیست به
مناطق اسلامی حرم شریف مسجدالاقصی و قبّۀالصخره را هدایت کرده است تا کنون هیچ مقام سیاسی اسراییلی علیه تجاوزهاي
انجام شده به مسجدي که براي یک میلیارد مسلمان سراسر جهان مقدس است اعتراضی نکرده است علاوه بر این هیچیک از
خاخامهاي اسراییلی این عملیاتها را محکوم نکردهاند. در واقع بسیاري از یورشها، از زمان شروعشان در سال 1967 ، با هدایت
خاخامهاي یهودي صورت میگیرند. من اولین بار زمانی که در سال 1979 ، به اورشلیم مسافرت کردم از نیت نزاعطلبان اسراییلی
بابی براون 2، آمریکایی نسل سوم اهل بروکلین که به اسراییل مسافرت کرد وفوراً تبعۀ آن » براي نابودي مسجد آگاه شدم ساعتها با
مسجد » کشور گردید و زمینهاي فلسطینیان را غصب کرد تا مناطق غیر قانونی یهودينشین را برپا کند صحبت کردم او به من گفت
یهودیان جنگطلب مانند براون و سلومون خواستار اورشلیمی خالص عاري « باید نابود شود، این محل لکه ننگی در سرزمین ماست
از حضور هر یک از پیروان دیگر ادیان الهی یا زیارتگاههاي آنها هستند. جاي شگفتی اینجاست که میلیونها مسیحی پروتستان در
آمریکا، با این نقشه یهودي موافقند و از نظر مالی از آن حمایت میکنند. اسراییلیان نزاعطلب و مسیحیان هواخواه گرچه در هدف با
استنلی گلدفوت 3 ، یکی از » یکدیگر متحدند اما برنامههاي بلندمدت متفاوتی براي رسیدن به آن دارند. یهودیان ماديگرایی چون
که منجر به کشته شدن حدود یکصد مسیحی مسلمان و یهودي غیر نظامی « کینگدیوید » عوامل فعال در انفجار سال 1946 هتل
گردید به دلایل سیاسی خواستار تخریب مسجد میباشند. دیگر یهودیان معتقدند که ساخت معبد بر روي خاك اماکن اسلامی
اسراییل در تمام طول تاریخ در مرکز » طلیعه ظهور مسیح موعود است شمار رو به گسترشی از مسیحیان این تفکر را پذیرفتهاند که
آنها میگویند خداوند مراحل زمانی متعددي را تدبیر کرده است از جمله تجمع یهودیان در سرزمین باستانی .« صحنه قرار دارد
مقدّرات است زمانی که یهودیان باید معبد یهودي را بنا ساخته و آیین قربانی » کنعان به گفتۀ آنان زمان کنونی مشمول یکی از آن
مقدرات را براي بازگشت مسیح از ضروریات میدانند. جالب اینجاست که مسیحیان تقدیرگرا در » را از سر گیرند. آنها عمل به این
حالی که اسراییل را مهمترین قوم تمام دنیا میشناسند، به یهودیان احترام گزارده و حتی چون نسبت میان یهود و یهود آنها را
محلی امن نزدیک اورشلیم فرود بیاید، فرقه سرزمین را بهوجود » دوست میدارند. در عین حال چون معتقدند مسیح تنها میتواند در
آوردهاند. بنابراین حمایت کامل و تردیدناپذیري را به اسراییل ارزانی میدارند. تریبونهاي بیشماري در آمریکا به گرمی پذیراي
افرادي چون گلدفوت و سلومون هستند. محلی که مسیحیان صهیونیست سخاوتمندانه انبوه هدایاي مالی حلقههاي ازدواج و
جواهرات خود را براي تأمین منابع مالی نابودسازي مسجد، میبخشند. آنها پیامدهاي احتمالی ناشی از تخریب مسجد را درنظر
آرماگدون ختم شود. اما باز با کمال میل آن را خواستارند. آنها از » میگیرند؛ پیامدهایی چون جنگهاي متعدد که شاید به
مسیحیان از نو متولد شده (مسیحیان صهیونیست معتقدند در آن زمان از هر رنج و سختی در امان » . آرماگدون واهمهاي ندارند
جري » خواهند بود. چون در آن برهۀ زمانی به آسمان صعود خواهند کرد و از بالا به نظاره کشتارهاي فجیع زمین خواهند نشست
صفحه 34 از 40
این طرز تفکر .«! من نگران نیستم میدانید چرا؟ چون اینجا نخواهم بود » : فالول ، گردانندة موعظههاي تلویزیونی فریاد میکشد
تقدیرگرایانه که کمتر از دویست سال از عمر آن میگذرد به مجامع بزرگ مذهبی و کلیساهاي مهم و همچنین 16 میلیون عضو »
مجمع تعمیدشدگان و کلیساهاي بیشمار انجیلی رسوخ کرده است تخمین زده میشود که از هر ده آمریکایی حداقل یک نفر
هوادار این جنبش است اما در حالی که مسجدالاقصی در محاصره نزاعجویان و جنگطلبان قرار گرفته توطئه خاموشی در ایالات
متحده و اسراییل حکومت دارد. تا کنون هیچ مقام سیاسی یا مذهبی در ایالات متحده یا اسراییل درباره این موضوع سخنی به
میان نیاورده است خاخامهاي یهود، دست کم اگر خود بر سر این موضوع مساعدت نکنند و برنامهریزي حملات را برعهده نداشته
باشند، سکوت اختیار کردهاند. رهبران تمامی کلیساهاي بزرگ ایالات متحده نواهایی که در سرتاسر سرزمین مقدس به گوش
میرسند اگر چه ممکن است خود براي نابودي مسجد پول جمعآوري نکنند، اما در ارتباط با این توطئه خاموشی گزیدهاند. یک
من علاقهاي به این موضوع ندارم تخریب مسجد اما اگر چنین اتفاقی روي دهد، به این معنی نیست که از » مسیحی به من گفت
آن حمایت نمیکنم . حملات به مسجد منحصراً دو گروه به تخریب مقدسترین زیارتگاه مسلمانان اختصاص دارند: اتحاد
آترت 5 » هدایت میشود؛ و مؤسسه مذهبی « موشه لوینگر » گاش امیونیم 4 که توسط خاخامهایی چون » ستیزهگرایانه مؤمنان یا گروه
با ترکیبی از شاگردان جنگطلب یهودي و خاخامهاي آنها. مسیحیان جنگطلب بنیادگرا و یهودیان ثروتمند آمریکا که نابودي
مسجد را نیز خواهانند به این دو سازمان اسراییلی کمک مالی میکنند و آنها را از حمایت خود بهرهمند میسازند. از آغاز سال
1967 ، زمانی که نظامیان اسراییلی شرق اورشلیم را از اعراب ربودند، یهودیان تروریست در قالب بیش از صد موقعیت تهاجماتی به
مسجد مسلمین حمله کردهاند. در اینجا تعدادي از این یورشها را نام میبرم آگوست 1967 : روحانی اصلی نیروهاي مسلح
اشلوموگورن 6 که بعدها خاخام اصلی اسراییل شد فرماندهی پنجاه افراطی مسلح را در حمله به حرم شریف بهعهده میگیرد. »
اتی رونل در » « این فرمان حمله مقدس است » مینامند گفت « کوه معبد » گورن در حین ورود به خاك مسلمین که یهودیان آن را
بسیاري از خاخامها بهعلاوه اعضاي مجمع خاخامهاي اصلی یهودي از حق سلطۀ یهود بر مسجد » : نشریهاي اسراییلی گزارش میدهد
21 آگوست 1969 : آتشسوزي مسجدالاقصی توسط افراطیان یهودي که باعث نابودي منبري بسیار ارزشمند از .« پشتیبانی میکنند
چوب و عاج که صلاحالدین فرمانده مسلمان از آلپو آن را فرستاده بود گردید. این حریق عمدي شوراي امنیت سازمان ملل را به
فعالیت واداشت تا شکست اسراییل را در جلوگیري از حملات تروریستی به زیارتگاه مسلمانان محکوم کند. چهارماه بعد ( 19
دسامبر 1969 ) گروهی از جنگطلبان یهودي با ادعاي عملی سازي دعاهاي خود درباره بازسازي معبد به این حرم شریف یورش
را به دست میگیرد. آنها بعد از درگیري با پاسداران « پیروان با ایمان معبد » میبرند. 3 مارس 1971 : گرشون سلومون هدایت گروه
فلسطینی بیرون رانده میشوند. سه سال بعد (سوم مارس 1974 ) سلومون دوباره به مسجد حملهور میشود. او بار دیگر در 14
جولاي 1978 رهبري یهودیان جنگطلب را به دست میگیرد. در این مرحله فلسطینیان اعتراض میکنند و سربازان اسراییلی با
گاش امونیم با سلاحهاي » پرتاب گاز اشکآور به سرکوبی آشوب میپردازند. 10 آگوست 1980 : سیصد متعصب یهودي پیرو
سنگین بر پلیس فلسطین غلبه میکنند و به منطقه یورش میبرند. اما بعد متفرق میگردند. یک ماه بعد ( 15 سپتامبر 1980 ) این
گروه با همدستی استنلی گلدفوت و گروه مؤمنان معبد دوباره وارد مناطق مسجد میشوند و بعد از نزاع و کشمکش با پلیس بیرون
آلن گودمن ، تبعه اسراییلی با پاسپورت آمریکایی با تفنگ ام 16 به مسجدالاقصی حمله » : رانده میگردند. 11 آوریل 1982
میکند و نمازگزاران را هدف قرار میدهد و دو فلسطینی را کشته و دیگران را زخمی میگرداند. در نوامبر 1997 ، دولت اسراییل
یوئل » : 25 جولاي 1982 « من مأموریتم را انجام دادم » : گودمن را آزاد ساخت گودمن نیز بدون هیچگونه اظهار تأسفی اعلام کرد
کچ 8 با هدف آتشافروزي و تخریب قبۀالصخره به این منطقه حمله کرد. 10 مارس 1983 : افراطیان مسلح » 7 ، عضو جنبش « لرنر
گاش اموینم در تلاش براي غلبه بر نگهبانان امنیتی مسجد از دیوارهاي آن بالا رفته و مسجد را تصرف میکنند. آنها مقادیر زیادي »
صفحه 35 از 40
مواد منفجره مسلسل و هفتتیر در اختیار داشتند. بیست و نه نفر مسؤولیت این عملیات را پذیرفتند. 21 سپتامبر 1983 : دادگاه
اسراییل 29 یهودي تروریست را که شش ماه قبل به مسجد حمله کرده بودند تبرئه کرد. 27 ژانویه 1984 : در یکی از بزرگترین
توطئههاي صورت گرفته براي آتشسوزي و نابودي مسجد، تروریستهاي یهودي مجهز به 114 کیلوگرم مواد منفجره شامل چندین
موشه » نارنجک جعبه دینامیت و 12 خمپاره تلاش میکنند تا مسجد را به آتش بکشند و نابود سازند. آنها تحت رهبري خاخام
دیویدسون ، نماینده مجلس اسراییل را که داراي بالاترین مقام در » از یهودیان رادیکال بودند. 1994 : دولت اسراییل ،« لوینگر
مؤسسه مذهبی آترت میباشد به عنوان مشاور شهرداري در زمینۀ اموال فلسطینیان انتخاب میکند. این امر نشان دهنده رابطۀ
تنگاتنگ دولت اسراییل با سازمانی است هدف اصلی آن نابودي مسجد میباشد. سپتامبر 1996 : مؤسسه آترت از طریق دلارهاي
تونلی را که در طی عملیاتهاي شبانه بهطور مخفی احداث « ایروینگ موسکوتیز » یهودیان ثروتمند آمریکا، مانند میلیونر اهل میامی
شده و کل مجموعه الاقصی را دربر میگیرد گشود. این تونل جدال برانگیز، شعله نبرد سختی را برافروخت که منجر به مرگ 60
فلسطینی و 15 سرباز اسراییلی گردید. نخستوزیر وقت اسراییل بنیامین نتانیاهو و رهبران مسیحیان بنیادگرا، مفتخرانه از این تونل
بازدید کردند. 18 اکتبر 1998 : گرشون سلومون با همراهانش در حالی که پرچمهاي اسراییل را تکان میدهند و در شیپور میدمند
زمان بازسازي معبد یهود فرا رسیده است . وي براي تأکید بر این گفته کامیونی » به مناطق نواحی مسجد میرود. سلومون گفت
Gershol Solomon. 2 . Bobby . حامل 4 تن سنگ مرمر را براي ساخت معبد جدید پارك کرده بود. پینوشتها: 1
جنبشی یهودي که حامی اسکان یهودیان در یهودیه و سامریه Brown. 3 . Stanley Goldfoot. 4 .:Gush Emunim
جنبش افراطی جناح ، Ateret Cohanim. 6 . Shlomo Goren. 7 . Yoel Lemer. 8 .Kach Movement . است 5
مایرکهین پیریزي شد و بهصورت غیر قانونی از سوي پارلمان اسراییل مورد حمایت قرار گرفت و به » راست که توسط خاخام
اجراي سیاستهاي افراطیگرایانه پرداخت
نثار فاطمه س در جشن غدیر
امام رضا(ع از پدرش موسی بن جعفر(ع از جدش امام صادق ع نقل میفرماید که فرمود: روز غدیر نزد اهل آسمان مشهورتر از
اهل زمین است خداوند تعالی در بهشت قصري خلق فرموده که بناي آن خشتی از نقره و خشتی از طلا است در آن قصر صد هزار
اتاق سرخ رنگ و صد هزار خیمۀ سبز رنگ وجود دارد و خاك آن از مشک و عنبر است در آن قصر چهار نهر جاري است نهري
از شراب و نهري از آب و نهري از شیر و نهري از عسل در کنارههاي این نهرها درختانی از انواع میوهها قرار دارد، و بر آن درختان
طیوري هستند که بدنهاي آنها از لؤلؤ و بالهایشان از یاقوت است و به انواع صداها میخوانند. روز غدیر که فرا میرسد اهل
آسمانها وارد این قصر میشوند و تسبیح و تقدیس و تهلیل میگویند. آن پرندگان هم به پرواز درمیآیند و خود را به آب میزنند
و سپس در آن مشک و عنبر میغلطند. آنگاه که ملائکه جمع شدند بار دیگر به پرواز درمیآیند و آن عطرها را بر آن میپاشند.
نثار فاطمه 1 را به یکدیگر هدیه میدهند. وقتی آخرین ساعات روز غدیر فرا میرسد ندا میآید: به مراتب و » ملائکه در روز غدیر
درجات خود برگردید که به احترام محمد و علی تا سال آینده در چنین روزي از لغزش و خطر در امان خواهید بود. پینوشت
1 .نثار فاطمه همان میوههاي درخت طوبی است که در شب زفاف حضرت به . *اسرار غدیر، به نقل از بحارالانوار، ج 37 ، ص 163
.( امر الهی از آن درخت در آسمانها پخش شد و ملائکه آنها را به عنوان یادگار برداشتند. (بحارالانوار، ج 43 ، ص 109
پرسش شما، پاسخ موعود
آیا در میان سیصدوسیزده یاران خاص امام زمان ع از ایرانیان نیز کسانی وجود دارند؟ و بهطور کلی نقش ایرانیان در ظهور امام
صفحه 36 از 40
مهدي ع چیست آنچه از روایات فهمیده میشود این است که این سیصد و سیزده تن از یاران اصلی حضرت مهدي ع بوده و
فرماندهی سپاه ایشان را برعهده دارند و داراي ویژگیهاي خاصی نظیر ایمان قوي اخلاص توانایی بالاي مدیریتی آگاهی به دین
اسلام هستند تا بتوانند از عهدة مسؤولیت سنگینی که به عهده دارند، برآیند. و البته نکته قابل ذکر دیگر اینکه تنها برخی از این
افراد در زمان ظهور امام زمان ع حیات دارند و تعدادي از آنها انسانهاي پاك و شایستهاي بودهاند که قبل از دوران ظهور زندگی
میکردهاند و لذا با ظهور حضرت حجت ع حیاتی دوباره یافته و رجعت میکنند. از جمله این افراد، اصحاب کهف مؤمن آل
فرعون و مالکاشتر را میتوان نام برد. روایاتی وجود دارد که بهطور اجمال اشاراتی به سرزمینهاي این افراد داشته و از ایران شام
یمن حجاز و عراق و دیگر نقاط به عنوان محل زندگی آنها نام برده است البته روایاتی هم داریم که با تفصیل بیشتر، حتی اسامی و
محل زندگی آن سیصد و سیزده تن را ذکر کرده است ناگفته نماند این دسته از روایات چندان مورد اعتماد نبوده و بعید نیست که
توسط قصاصون ساخته شده باشد. بهطور مثال در روایتی که از امیرالمؤمنین ع نقل شده ایشان اسامی و محل زندگی آنها را چنین
بیان فرمودهاند: ... فقال رجلان من البصرة و رجل من الاهواز، و رجل من عسکر مکرم .. 1 . به دلیل طولانی بودن حدیث و براي
شاهد مثال تنها به ذکر شهرهایی از ایران که در حدیث ذکر شده و افرادي از آن شهرها جزء سیصد و سیزده یاور امام زمان ع
شمرده شدهاند، اکتفا میشود: از اهواز، سیراف شیراز، اصفهان ایذه نهاوند، همدان قم خراسان آمل گرگان دامغان ساوه طالقان
قزوین فارس ابهر، اردبیل مراغه خوي سلماس شیروان مردانی به این افتخار نایل میشوند که از برخی شهرها بیش از یک نفر
انتخاب شده است بهطور مثال ده نفر از قم چهار نفر از اصفهان بیست و چهار نفر از طالقان و.. لذا با فرض پذیرش این دسته از
احادیث میبینیم که تعداد زیادي از یاران خاص ( 313 نفر) امام عصر(ع از شهرهاي مختلف ایران میباشند. اما علاوه بر این 313
نفر که بزرگانی هستند که قرار است فرماندهی سپاه و ادارة بخشهاي مختلف حکومت حضرت ع را به عهده بگیرند، مؤمنان
بسیاري نیز وجود دارند که در آخرالزمان به زمینهسازي براي ظهور پرداخته و با ظهور حضرت مهدي ع به یاري ایشان میشتابند.
در این دسته از روایات مربوط به زمینهسازي حکومت آن بزرگوار، ایرانیان سهم بسزا و غیر قابل انکاري دارند. روایات حکومت
زمینهسازان ایرانی به دو مرحله مشخص تقسیم میشود: 1. آغاز نهضت آنان بهوسیله مردي از قم که حرکتش سرآغاز امر ظهور
حضرت مهدي ع است 2. ظهور شخصی در ایران به نام سید خراسانی و فرمانده نیروهاي او، شعیب بن صالح که به اختصار چند
روایت در اینباره ذکر میشود. از امام کاظم ع روایت شده که فرمودند: مردي از قم مردم را به سوي خدا دعوت میکند، افرادي
گرد او جمع میشوند که قلبهایشان همچون پارههاي آهن ستبر است که بادهاي تند حوادث آنان را نمیلغزاند، از جنگ خسته
نشده و نمیترسند. اعتماد آنها بر خداست و سرانجام کار از آن پرهیزکاران است 2 عفّان بصري از امام صادق ع روایت کرده و
گفت امام ع به من فرمود: آیا میدانی از چهرو این شهر را قم مینامند؟ عرض کردم خدا و رسولش آگاهترند. فرمود: همانا قم
نامگذاري شده براي اینکه اهل قم اطراف قائم ع گرد آمده و با وي قیام مینمایند و در کنار او ثابت قدم مانده و او را یاري
میکنند. 3 حدیثی نیز از منابع اهل سنت از حضرت علی ع نقل شده است که فرمود: خوش بهحال طالقان خداوند متعال داراي
گنجهایی در آنجاست که نه از طلاست و نه از نقره اما در آن خطه مردانی وجود دارند که خدا را آنطور که شایسته معرفت است
شناختهاند و آنان یاران مهدي در آخرالزمان میباشند. 4 البته آنچه بهنظر میرسد این است که مراد از اهل طالقان اهل ایران است
نه فقط منطقه طالقان لذا با دقت در روایاتی که در زمینۀ نقش ایرانیان در زمان ظهور وارد شده نمیتوانیم در نقشی که آنان در مهیا
نمودن مقدمات حکومت حضرت مهدي ع دارند، مناقشه نماییم ماهنامه موعود شماره 50 پینوشتها: 1 .الشیخ مهدي حمد الفتلاوي
. 3 .همان ص 239 . 2 .علی کورانی عصر ظهور، ص 237 . علامات المهدي المنتظر فی خطب الامام علی و رسائله و أحادیثه ص 275
. 5 .همان ص 258
صفحه 37 از 40
درباره مرکز